هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی به موضوعاتی مانند عشق، گذر زمان، رنج‌های زندگی، تسلیم در برابر تقدیر و ارزش هنر می‌پردازد. شاعر از فرصت‌های از دست رفته، تلخی‌های زندگی و اهمیت گذشت و تسلیم سخن می‌گوید. همچنین، به مفاهیمی مانند عشق الهی، فنا و بقا اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر برای درک و تجربه‌ی نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج‌های زندگی و گذر زمان ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۲۰۸۳

کارم شب وصال به پاس نظر گذشت
فصل بهار من به ته بال و پر گذشت

دامان بیخودی مده از کف به حرف عقل
از بیم راهزن نتوان زین سفر گذشت

دلبستگی نتیجه نقصان بینش است
تا چشم باز کرد صدف از گهر گذشت

ای کاش صرف مشق جنون می شدی تمام
از زندگانی آنچه به کسب هنر گذشت

گر سر رود، ز تیغ فنا سر نمی کشم
نتوان به تلخرویی بحر از گهر گذشت

هر زنده دل که بر خط تسلیم سر نهاد
چون خون مرده از خطر نیشتر گذشت

اشکم هزار مرحله از دل گذشته است
چون رهروی که گرم شد از راهبر گذشت

تا همچو شمع پای نهادم درین بساط
عمرم به گریه شب و آه سحر گذشت

دل را دست دار که موج سبک عنان
با کشتی شکسته ز بحر خطر گذشت

نقصان نکرده است کسی از گذشتگی
وصل نبات یافت چو بید از ثمر گذشت

صائب گرفت دامن عمر رمیده را
بر خاک هر که سایه آن سیمبر گذشت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۸۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.