هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از صائب تبریزی، به زیبایی‌های معشوق و تأثیرات عشق بر دل عاشق می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند مستی، آب، آتش، و موج شراب، حالات مختلف عشق و شیفتگی را توصیف می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم عرفانی مانند نقاب حقیقت و حساب روز قیامت دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

غزل شمارهٔ ۲۱۱۶

چشم تو عجب نیست اگر مست و خراب است
کز روی عرقناک تو در عالم آب است

در دل فکند شور جزا گریه تلخش
از آتش رخسار تو هر دل که کباب است

چشمی که چو مژگان نکند هر دو جهان را
در هر نگهی زیر و زبر، پرده خواب است

از عشق محال است که دلها نشود آب
هر گل که درین باغ بود خرج گلاب است

مژگان تو از کج قلمی دست ندارد
هر چند ز خط حسن تو در پای حساب است

بالاتر از ادراک بود مرتبه حسن
هر چهره که بتوان به نظر دید، نقاب است

از نرگس بیمار بود تازگی حسن
معموری آفاق ز دلهای خراب است

هر خاک نهادی که خموش است درین بزم
چون کوزه لب بسته پر از باده ناب است

مجنون چه کند مست نگردد که درین دشت
هر موج سرایی که بود موج شراب است

دارد خط پاکی به کف از ساده دلی ها
دیوانه ما را چه غم از روز حساب است؟

این عالم پر شور که آرام ندارد
از دامن صحرای تو یک موج سراب است

زنهار که خود را مکن از توشه گرانبار
بشتاب که زادره سیلاب، شتاب است

نشمرده نفس سر نزند از جگر صبح
هر روز به بیداردلان روز حساب است

صائب مطلب روی دل از کس، که درین عهد
رویی که نگردد ز کسی روی کتاب است
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۱۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.