هوش مصنوعی:
این متن به بررسی رفتارهای نادرست و نفاقآمیز در روابط انسانی میپردازد. شاعر توصیه میکند که از افراد بدطینت و بدذات دوری کنیم و تنها در مواقع ضروری با آنها تعامل داشته باشیم. همچنین، تأکید میکند که رفتارهای مصنوعی و تملقآمیز در نهایت به ضرر خود فرد تمام میشود و بهتر است به جای اینگونه رفتارها، به دنبال ارتباطات صادقانه و معنوی باشیم.
رده سنی:
16+
این متن حاوی مفاهیم عمیق اخلاقی و اجتماعی است که درک آنها نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم پیچیدهی ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۲۸۰۸
گرچه در مَستی خَسی را تو مُراعاتی کُنی
وان کِه نَفیِ مَحْض باشد، گرچه اِثْباتی کُنی
آن کِه او رَدِّ دل است از بَددرونیهایِ خویش
گَر نِفاقی پیشَش آری، یا که طاماتی کُنی
وَرْتو خود را از بَدِ او کور و کَر سازی دَمی
مَدْحِ سِرِّ زشتِ او، یا تَرکِ زَلّاتی کُنی
آن تَکَلُّف چند باشد؟ آخِر آن زشتیِّ او
بر سَر آید تا تو بُگْریزیّ و هَیهاتی کُنی
او به صُحبَتها نَشایَد، دور دارَش ای حکیم
جُز که در رَنجَش، قَضا گو، دَفْعِ حاجاتی کُنی
مَر مُناجاتِ تو را با او نباشد هَمدَم او
جُز برایِ حاجَتَش با حَقْ مُناجاتی کُنی
آن مُراعاتِ تو او را در غَلَطها اَفکَند
پس مُلازم گَردد او، وَزْ غُصّه وَیلاتی کُنی
آن طَرَب بُگْذشت، او در پیش چون قولِنْج مانْد
تا گُریزی از وَثاق و یا که حیلاتی کُنی
آن کسی را باش کو، دَر گاهِ رنج و خُرَّمی
هست هَمچون جَنَّت و چون حور، کِش هاتی کُنی
از هواخواهانِ آن مَخْدومْ شَمسُ الدّین بُوَد
شاید او را گَر پَرَستی، یا که چون لاتی کُنی
وَرْنه بُگْریز از دِگَر کَس، تا به تبریزِ صَفا
تا شَوی مَست از جَمال و ذوق و حالاتی کُنی
وان کِه نَفیِ مَحْض باشد، گرچه اِثْباتی کُنی
آن کِه او رَدِّ دل است از بَددرونیهایِ خویش
گَر نِفاقی پیشَش آری، یا که طاماتی کُنی
وَرْتو خود را از بَدِ او کور و کَر سازی دَمی
مَدْحِ سِرِّ زشتِ او، یا تَرکِ زَلّاتی کُنی
آن تَکَلُّف چند باشد؟ آخِر آن زشتیِّ او
بر سَر آید تا تو بُگْریزیّ و هَیهاتی کُنی
او به صُحبَتها نَشایَد، دور دارَش ای حکیم
جُز که در رَنجَش، قَضا گو، دَفْعِ حاجاتی کُنی
مَر مُناجاتِ تو را با او نباشد هَمدَم او
جُز برایِ حاجَتَش با حَقْ مُناجاتی کُنی
آن مُراعاتِ تو او را در غَلَطها اَفکَند
پس مُلازم گَردد او، وَزْ غُصّه وَیلاتی کُنی
آن طَرَب بُگْذشت، او در پیش چون قولِنْج مانْد
تا گُریزی از وَثاق و یا که حیلاتی کُنی
آن کسی را باش کو، دَر گاهِ رنج و خُرَّمی
هست هَمچون جَنَّت و چون حور، کِش هاتی کُنی
از هواخواهانِ آن مَخْدومْ شَمسُ الدّین بُوَد
شاید او را گَر پَرَستی، یا که چون لاتی کُنی
وَرْنه بُگْریز از دِگَر کَس، تا به تبریزِ صَفا
تا شَوی مَست از جَمال و ذوق و حالاتی کُنی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۰۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.