هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که عشق را به عنوان نیرویی جهان‌شمول و متعالی توصیف می‌کند. شاعر از استعاره‌های مختلف مانند گوهر، خورشید، کعبه، آتشکده، و میخانه استفاده می‌کند تا نشان دهد عشق فراتر از مرزهای دین و مذهب است و می‌تواند هم تقدس و هم دیوانگی را در بر بگیرد. عشق به عنوان محرک اصلی تحولات جهان و عامل رسیدن از خاک به افلاک معرفی می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند دیوانگی و میخانه ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا گمراه‌کننده باشد.

غزل شمارهٔ ۲۱۲۹

گردون صدف گوهر یکدانه عشق است
خورشید جهانتاب، نگین خانه عشق است

هم کعبه اسلام و هم آتشکده کفر
ویران شده جلوه مستانه عشق است

هر سنگ ملامت که درین دامن صحراست
رزق سر شوریده دیوانه عشق است

از مرتبه خاک به افلاک رسیدن
موقوف به یک نعره مستانه عشق است

گنجی که بود هر گهرش مخزن اسرار
گنجی است که در سینه ویرانه عشق است

در صومعه ها جوش اناالحق نتوان زد
این زمزمه در گوشه میخانه عشق است

خورشید کز او خیره شود دیده انجم
یک روزن مسدود ز کاشانه عشق است

افسردگی عالم و خوشحالی دنیا
از بست و گشاد در میخانه عشق است

در دامن صحرای دل سوخته من
تا چشم کند کار، سیه خانه عشق است

خورشید قیامت که کند داغ جهان را
از سوختگان سر دیوانه عشق است

از پرده دل کی به زبان قلم آید؟
لفظی که در او معنی بیگانه عشق است

صائب که مقیم حرم کعبه دین بود
امروز کمربسته بتخانه عشق است
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.