هوش مصنوعی: این شعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های پیچیده، به بیان مفاهیم عرفانی و عاشقانه می‌پردازد. شاعر از موی میان، تنگ دهان، دلبر شیرین سخن و دیگر عناصر برای بیان احساسات عمیق و مفاهیم انتزاعی مانند عشق، رزق، و حقیقت استفاده می‌کند. شعر پر از تضادها و پارادوکس‌هایی است که ذهن را به چالش می‌کشند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم انتزاعی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۱۸۸

منظور من آن موی میان است و میان نیست
رزق من ازان تنگ دهان است و دهان نیست

فریاد که آن دلبر شیرین سخن از شرم
چون غنچه سراپای زبان است و زبان نیست

از بوالعجبیهاست که شیرینی عالم
مستور در آن تنگ دهان است و دهان نیست

این با که توان گفت که سررشته جانها
وابسته به آن موی میان است و میان نیست؟

فریاد که از بی دهنی درد دل ما
وقوف به تقریر زبان است و زبان نیست

نوری که بود روشن ازو دیده عالم
چون مهر جهانتاب عیان است و عیان نیست

آن جام جهانی که جهان در طلب اوست
از دیده ادراک نهان است و نهان نیست

هر چند که با هم نشود سیر و سکون جمع
در صلب گهر، آب روان است و روان نیست

از بی بصری در نظر تنگ خسیسان
یوسف به زر قلب گران است و گران نیست

آن پیر سیه دل که مقید به خضاب است
در چشم خود از جهل جوان است و جوان نیست

این طرفه که صائب دل صد پاره ما را
شیرازه ازان موی میان است و میان نیست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۱۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.