هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از زبان شاعری سخن میگوید که خود را از تعلقات دنیوی رها کرده و به درگاه حق پیوسته است. شاعر با استفاده از استعارهها و تشبیهات زیبا، حالات روحی و عرفانی خود را بیان میکند و از زیباییهای معشوق و جذابیتهای او سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و استعارههای پیچیده است که درک آنها به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک نیاز دارد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد.
غزل شمارهٔ ۲۲۱۷
به که بر خود نبندد از دربان
در دولت به هر که باز شده است
کرده تا روی خود به درگه حق
صائب از خلق بی نیاز شده است
خطش از خال حقه باز شده است
خالش از خط زبان دراز شده است
چون سپر روی چرخ پرچین است
گره از جبهه که باز شده است؟
صف مژگانش در زبان بازی است
گر چه چشمش به خواب ناز شده است
نیست یک دل گشاده، حیرانم
که در فیض بر که باز شده است
خط مشکین او که ابجد ماست
بوالهوس را خط جواز شده است
رو به دریا نهاده بی لنگر
بی حضور آن که در نماز شده است
در دولت به هر که باز شده است
کرده تا روی خود به درگه حق
صائب از خلق بی نیاز شده است
خطش از خال حقه باز شده است
خالش از خط زبان دراز شده است
چون سپر روی چرخ پرچین است
گره از جبهه که باز شده است؟
صف مژگانش در زبان بازی است
گر چه چشمش به خواب ناز شده است
نیست یک دل گشاده، حیرانم
که در فیض بر که باز شده است
خط مشکین او که ابجد ماست
بوالهوس را خط جواز شده است
رو به دریا نهاده بی لنگر
بی حضور آن که در نماز شده است
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۱۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.