هوش مصنوعی: این متن شعری است که به مضامینی مانند عشق، تنهایی، حقیقت، طبیعت و زندگی می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند گریز از اجتماع، ارزش خلوت، حیرت در برابر زیبایی و زشتی، و طوفان درون سخن می‌گوید. همچنین به موضوعاتی مانند امید، احسان، و تنهایی عمیق اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین برخی از مضامین مانند تنهایی و طوفان درون ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۲۲۵۱

از وصل صدف گهر گریزان است
بر حسن غریب، خانه زندان است

خلوت طلب است حسن سنگین دل
از شش جهت حرم بیابان است

زآنهاکه گذشت بر سر مجنون
بید مجنون هنوز لرزان است

در سینه پر ز ناوک من، دل
شیری است که خفته در نیستان است

دیوانه دروغگو نمی باشد
بر سنگ محک دروغ بهتان است

چون آینه هر که بینشی دارد
در چهره خوب و زشت حیران است

از روی گشاد، فیض می بارد
در خنده برق امید باران است

سررشته عمر مسندآرایان
ممدود به قدر مد احسان است

از سینه گرم آه پیرایان
تا باغ بهشت یک خیابان است

عزلت طلبی که نام می جوید
دامی است که زیر خاک پنهان است

هرگز دل اهل عشق بی غم نیست
در قطره ما همیشه طوفان است

باشند چو گوی خلق سرگردان
تا قامت چرخ همچو چوگان است

آن کس که شناخت ذوق تنهایی
از سایه خویشتن گریزان است

با خویش کسی که مغزی آورده است
چون پسته به زیر پوست خندان است

عمری است که روزگار من صائب
چون روزی اهل دل پریشان است
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.