هوش مصنوعی:
این متن یک شعر عرفانی است که به توصیف ذات الهی و ویژگیهای متعالی خداوند میپردازد. شاعر در این شعر از صفات خداوند مانند فقیر، کبیر، اصولی، خبیر، لطیف و جهانی سخن میگوید و تأکید میکند که خداوند از هر چیزی فراتر است و به هیچ چیز وابسته نیست. همچنین، شاعر به قدرت و بخشندگی خداوند اشاره میکند و بیان میکند که خداوند به همه چیز آگاه است و همه چیز را در اختیار دارد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال دشوار است. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم پیچیده عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل میشود.
غزل شمارهٔ ۲۸۲۲
تو فقیری، تو فقیری، تو فقیرِ ابْنِ فَقیری
تو کَبیری، تو کَبیری، تو کَبیرِ ابْنِ کَبیری
تو اصولی، تو اصولی، تو اصولِ ابْنِ اصولی
تو خَبیری، تو خَبیری، تو خَبیرِ ابْنِ خَبیری
تو لَطیفی، تو لَطیفی، تو لَطیفِ ابْنِ لَطیفی
تو جهانی، دو جهان را، به یکی کاهْ نگیری
هَله ای روحِ مُصَوَّر، هَله ای بَختِ مُکَرَّر
نه زِ خاکی، نه زِ آبی، نه ازین چَرخِ اَثیری
تو ازان شهرِ نَهانی، که بِدان شهرْ کَشانی
نَشَوی غِرِّه به چیزی، نه زِ کَس عُذْر پَذیری
هَمگی آبِ حَیاتی، هَمگی قَند و نَباتی
هَمِگی شُکر و نَجاتی، نه خُماری، نه خَمیری
به یکی کِرْمِ مُنَکَّس، بِدَهی دیبه و اَطْلَس
نکُند بر تو زیان کَس، که شَکوریّ و شَکیری
به عَدَم دَرنِگَریدم، عَدَدِ ذَرّه بِدیدم
به پَرِ عشقِ تو پَرّان، بِرَهیده زِ زَحیری
اَگَرَت بیند آتش، هَمگی آب شود خَوش
اَگَرَت بیند مُنْکِر، بِرَهَد او زِ نَکیری
تو کَبیری، تو کَبیری، تو کَبیرِ ابْنِ کَبیری
تو اصولی، تو اصولی، تو اصولِ ابْنِ اصولی
تو خَبیری، تو خَبیری، تو خَبیرِ ابْنِ خَبیری
تو لَطیفی، تو لَطیفی، تو لَطیفِ ابْنِ لَطیفی
تو جهانی، دو جهان را، به یکی کاهْ نگیری
هَله ای روحِ مُصَوَّر، هَله ای بَختِ مُکَرَّر
نه زِ خاکی، نه زِ آبی، نه ازین چَرخِ اَثیری
تو ازان شهرِ نَهانی، که بِدان شهرْ کَشانی
نَشَوی غِرِّه به چیزی، نه زِ کَس عُذْر پَذیری
هَمگی آبِ حَیاتی، هَمگی قَند و نَباتی
هَمِگی شُکر و نَجاتی، نه خُماری، نه خَمیری
به یکی کِرْمِ مُنَکَّس، بِدَهی دیبه و اَطْلَس
نکُند بر تو زیان کَس، که شَکوریّ و شَکیری
به عَدَم دَرنِگَریدم، عَدَدِ ذَرّه بِدیدم
به پَرِ عشقِ تو پَرّان، بِرَهیده زِ زَحیری
اَگَرَت بیند آتش، هَمگی آب شود خَوش
اَگَرَت بیند مُنْکِر، بِرَهَد او زِ نَکیری
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.