هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر زیبا و استعاری مانند آفتاب صبح، آب صبح و گلاب صبح، به اهمیت استفاده از فرصت‌ها و لحظه‌های زندگی تأکید می‌کند. شاعر از خواننده می‌خواهد که از خواب غفلت بیدار شود و از زمان خود بهره ببرد. همچنین، به موضوعاتی مانند عشق صادقانه، پاکی و انتخاب‌های درست اشاره دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند با این مضامین ارتباط برقرار کنند.

غزل شمارهٔ ۲۲۹۳

زان پیشتر که تیغ کشد آفتاب صبح
رطلی به گردش آر گرانتر ز خواب صبح

فرصت غنیمت است، به دست دعا بشوی
داغ سیه گلیمی خود را به آب صبح

سر عشر این کلام مبین است آفتاب
زنهار بر مدار نظر از کتاب صبح

از باغ صبح خنده خشکی شنیده ای
چون شیشه غافلی ز شمیم گلاب صبح

بر عیش دل مبند که کم عمری نشاط
روشن بود ز خنده پا در رکاب صبح

آسوده است عاشق صادق ز بیم حشر
پاک است از غبار خیانت حساب صبح

صافی رسیده است به جایی که می کند
مهر از بیاض سینه من انتخاب صبح

از بوی گل اگر چه سبکروح تر شدم
در چشم روزگار گرانم چو خواب صبح

صائب سری برآر و تماشای فیض کن
سگ نیستی، چه مرده ای از بهر خواب صبح؟
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۲۹۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.