هوش مصنوعی: این شعر از زبان شاعری است که از چرخ (زمان یا تقدیر) شکایت دارد و از ظلم و ستم آن می‌نرد. او از خشم و کینه‌ی چرخ سخن می‌گوید و از خون‌ریزی و سنگدلی آن شکایت می‌کند. شاعر همچنین به عشق و شور خود اشاره می‌کند و از آتش خورشید و نور ماه به عنوان نمادهایی از عشق و کینه‌ی چرخ یاد می‌کند. در نهایت، شاعر به قناعت خود اشاره می‌کند و می‌گوید که چشم‌داشتی از چرخ ندارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است و استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند کینه، ظلم، و خون‌ریزی ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۲۳۰۳

ای خدنگ آه کوتاهی مکن در کین چرخ
چشمه های خون روان کن از دل سنگین چرخ

شعله سودا سزاوار سر پرشور ماست
آتش خورشید خواهد مجمر زرین چرخ

تیغ و جام می به کف بیرون خرامید آفتاب
تا شود روشن که همدست است مهر و کین چرخ

قسمت شب زنده داران می شود انوار فیض
نافه اندازد دل شب آهوی مشکین چرخ

با مسیحای مجرد زیر یک پیراهن است
چون نسوزد شمع مهر و ماه بر بالین چرخ؟

مو بر اندامش زبان مار و افعی می شود
از ستاره هر که را دندان نماید کین چرخ

با زبان گندمین خود قناعت کرده ایم
نیست ما را چشم رزق از خوشه پروین چرخ
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.