هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به موضوعاتی مانند عشق، رنج، گذرایی دنیا، و اهمیت درون‌بینی می‌پردازد. شاعر از دردها و داغ‌های عشق سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که هرکس آنچه را با خود می‌آورد، با خود می‌برد. همچنین، مفاهیمی مانند غربت، یادبود اماکن مقدس، و تأثیرگذاری اعمال نیک مورد توجه قرار گرفته‌اند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از ابیات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده یا ناملموس باشند.

غزل شمارهٔ ۲۳۲۷

هر که با خود درد و داغ دلستان را می برد
بی تکلف حاصل کون و مکان را می برد

گردش چشمی که من دیدم زدام زلف او
از دل من خارخار آشیان را می برد

آه سردی خضر راه ما سبکباران بس است
هر نسیمی از چمن برگ خزان را می برد

حسن را باشد خطر از دیده اهل هوس
ابر بی نم آبروی گلستان را می برد

اهل غفلت بر نمی آیند با روشندلان
قطره آبی زجا خواب گران را می برد

می برند از بوستان دامان پرگل بیغمان
عاشق بیدل دعای باغبان را می برد

مشت خاشاکی چه باشد پیش سیل نوبهار؟
ساده لوحی جوهر تیغ زبان را می برد

خانه دنیا بعینه خانه آیینه است
هر چه هر کس آورد با خود، همان را می برد

چشم پوشیدن زدرد و داغ غربت مشکل است
ورنه با خود بلبل ما آشیان را می برد

می رسند از همت پیران به منزل رهروان
تیر با خود تا هدف زور کمان را می برد

یاد بغداد و طواف مرقد شاه نجف
از دل صائب حضور اصفهان را می برد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.