هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره رنج، آزادگی، و حقیقت‌گویی است. شاعر از چشم خونبار، نبض بیقرار، و دل آزاده خود سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که تعلق به دنیا در دلش جایی ندارد. همچنین، او به اهمیت راستگویی و عواقب آن اشاره می‌کند و در پایان، حسرت روی زمین را به خاکساری تشبیه می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، برخی از تصاویر شعری مانند 'چشم خونبار' و 'زخم کاری' ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۲۳۳۳

چشم خونبارم گرو ز ابر بهاری می برد
نبض من از برق دست از بیقراری می برد

در دل آزاده ام گرد تعلق فرش نیست
سیل از ویرانه من شرمساری می برد

شبنم از فیض سحر خیزی عزیز گلشن است
گل به دامن خنده از شب زنده داری می برد

هر که حرف راست بر تیغ زبانش بگذرد
از میان چون صبح صادق زخم کاری می برد

گر سر صائب چو مهر از چرخ چارم بگذرد
حسرت روی زمین بر خاکساری می برد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۳۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.