هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بیان احساسات عمیق و عاشقانه می‌پردازد. شاعر از عشق، بی‌قراری، جدایی، و ناتوانی در رسیدن به آرامش سخن می‌گوید. همچنین، مفاهیمی مانند زندگی، مرگ، و فلسفهٔ وجودی نیز در آن دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند مرگ و بی‌قراری وجودی نیاز به بلوغ فکری دارند.

غزل شمارهٔ ۲۳۴۴

خط لب لعل ترا بی آب نتوانست کرد
نقش، کم آب از عقیق ناب نتوانست کرد

سوخت خط هر چند در افسانه پردازی نفس
فتنه چشم ترا در خواب نتوانست کرد

بیقراری می شود در گوهر افزون آب را
وصل درمان دل بیتاب نتوانست کرد

دل نیاسود از تپیدن یک نفس در سینه ام
جای خود را گرم این سیماب نتوانست کرد

پرده خوابش زبیداری فزونتر می شود
هر که ترک عالم اسباب نتوانست کرد

زیر گردون عمر ما بگذشت در سرگشتگی
موج لنگر در دل گرداب نتوانست کرد

بر لب آب حیات از تشنگی جان می دهد
گرم رفتاری که دل را آب نتوانست کرد

چون به آب زندگی نسبت کنم می را، که او
تشنه ای را بیشتر سیراب نتوانست کرد

روی گرمی از فلک هر گز نصیب ما نشد
پشت ما را گرم این سنجاب نتوانست کرد

از اجل پروا نمی باشد دل بیدار را
چشم انجم را کسی در خواب نتوانست کرد

چاره داغ دل پروانه جانباز را
مرهم کافوری مهتاب نتواست کرد

آه ما از پستی این خاکدان در دل شکست
شمع قامت راست در محراب نتوانست کرد

تا دل دریای وحدت صائب از بیطاقتی
هیچ جا آرام چون سیلاب نتوانست کرد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۴۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.