هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر شعری عمیق و استعاره‌های غنی، به بیان احساسات عاشقانه، رنج‌های عشق، و تأملات فلسفی درباره‌ی زندگی و هستی می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند خورشید، گل، خار، آتش، و اشک برای انتقال مفاهیم عاطفی و معنوی استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۳۶۴

صبح از رشک بنا گوشت گریبان چاک کرد
روی گرمت مهر را داغ دل افلاک کرد

سهل باشد گر لب از خمیازه نتوانیم بست
از خمار می لب ساغر گریبان چاک کرد

تا گل صبح قیامت خار خار من بجاست
خار در پیراهنم مژگان آن بیباک کرد

با چنین پیشانیی زآیینه گل صافتر
دیده ما را چرا گردون پر از خاشاک کرد؟

با چنین نظمی که بر آیینه دل صیقل است
دام بتوان در غبار خاطرم در خاک کرد

تن به خواری ده که خورشید جهان افروز را
اینچنین با خاک یکسان شعله ادراک کرد

اشک را بنگر چه با رخسار زردم می کند
روز اول روی دادن طفل را بیباک کرد

تا توانی دست از فتراک همت برمدار
جذبه همت مرا سرحلقه فتراک کرد

پیش مردم، کشتن آتش به آتش رسم نیست
آتشم را سرد چون آن روی آتشناک کرد؟

از برای رقعه هر کس کاغذی خوش می کند
صائب ما رقعه خود را ز برگ تاک کرد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۶۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.