هوش مصنوعی: این متن شعری است که از احساسات عمیق و تجربیات انسانی مانند عشق، رنج، پشیمانی، و جستجوی معنویت صحبت می‌کند. شاعر از مفاهیمی مانند نام و ننگ، آوارگی، تلخی زندگی، و تجلی عشق و قدرت الهی استفاده می‌کند. در نهایت، شعر به این نتیجه می‌رسد که عشق و شاهی (قدرت) با هم مرتبط هستند و جهان می‌تواند با وجود رنج‌ها، زیبا و معنادار باشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و پشیمانی نیاز به درک و تجربه بیشتری از زندگی دارند.

غزل شمارهٔ ۲۳۶۶

ذوق رسوایی مرا بیزار نام و ننگ کرد
لذت آوارگی بر من زمین را تنگ کرد

نیست آسان سینه روشن کردن از گرد ملال
صبح دم را باخت تا آیینه را بی زنگ کرد

اشک تلخی در بساطش ماند از برگ حیات
هر که چون گل زندگانی صرف آب و رنگ کرد

کوه را برق تجلی در فلاخن می نهد
کوهکن چون صورت شیرین رقم بر سنگ کرد؟

بر جبین ما نخواهد ماند گرد معصیت
بحر خواهد سیل را با خویشتن یکرنگ کرد

می برم در بیضه فولاد بر جوهر حسد
بس که پیکان ستم بر دل نفس را تنگ کرد

عشق و شاهی شد یقین هم پله یکدیگرند
چرخ تا پرویز را با کوهکن همسنگ کرد

در جهان می خواست قحط شبنم جان افکند
آن که مژگان ترا چون مهر زرین چنگ کرد

این جواب آن غزل صائب که می گوید سعید
بر رم آهو بیابان را زشوخی تنگ کرد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.