هوش مصنوعی: این شعر از حسرت‌ها و ناکامی‌های شاعر در عشق و زندگی می‌گوید. او از بی‌توجهی معشوق، ناکامی در عشق، و تلاش‌های بی‌ثمر در زندگی شکایت دارد و از مقایسه خود با دیگران ناراضی است. شاعر احساس می‌کند که تلاش‌هایش به نتیجه نرسیده و در نهایت تنها ویرانی و ناامیدی برایش باقی مانده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاطفی و ناامیدی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد. همچنین، درک برخی از اشارات ادبی و فلسفی (مانند اشاره به افلاطون) نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۲۳۸۰

عمرها مشق جنون هر کس که چون مجنون نکرد
از خط دیوانی زنجیر سر بیرون نکرد

جامه سرگشتگی بر قامت من راست است
گردباد این رقصها در دامن هامون نکرد

بیغمی روی مرا بر روی آتش داشته است
باده گلرنگ رخسار مرا گلگون نکرد

عمرها با دختر رز همدم و همخانه بود
زندگانی کس به حکمت همچو افلاطون نکرد

زیربار منت زلفش همین شمشاد نیست
سرو بی تحریک قدش مصرعی موزون نکرد

در چنین فصلی که آتش سر برون آرد زسنگ
عندلیب ما سر از کنج قفس بیرون نکرد

دست از ویرانی من پستی طالع نداشت
تا غبار دل مرا هم کسوت قارون نکرد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۷۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.