هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی بیانگر درد و رنج انسانها در برابر ناملایمات زندگی است. شاعر با استفاده از تصاویر طبیعی مانند باد، ابر و گلستان، احساسات عمیق انسانی مانند عشق، ناتوانی و شکایت را به تصویر میکشد. هر بیت به نوعی فریاد از دردهای پنهان و آشکار زندگی اشاره دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد و رنج نیاز به بلوغ فکری برای درک کامل دارند.
غزل شمارهٔ ۲۳۸۱
آه سردی ناتوانان را به فریاد آورد
باد چون شیر این نیستان را به فریاد آورد
حسن نازکدل ندارد طاقت تمکین عشق
بلبل خامش گلستان را به فریاد آورد
گریه بر عاشق گوارا نیست در شبهای وصل
ابر بی هنگام دهقان را به فریاد آورد
از گرانجانان کاهل جسم دارد شکوه ها
پای خواب آلود دامان را به فریاد آورد
از مغیلان گرچه می نالند دایم رهروان
پای گرم ما مغیلان را به فریاد آورد
دارد از چوب گدا قفل دهان سگ کلید
دیدن سایل خسیسان را به فریاد آورد
بار درد خویش را صائب اگر بیرون دهم
کوه و صحرا و بیابان را به فریاد آورد
باد چون شیر این نیستان را به فریاد آورد
حسن نازکدل ندارد طاقت تمکین عشق
بلبل خامش گلستان را به فریاد آورد
گریه بر عاشق گوارا نیست در شبهای وصل
ابر بی هنگام دهقان را به فریاد آورد
از گرانجانان کاهل جسم دارد شکوه ها
پای خواب آلود دامان را به فریاد آورد
از مغیلان گرچه می نالند دایم رهروان
پای گرم ما مغیلان را به فریاد آورد
دارد از چوب گدا قفل دهان سگ کلید
دیدن سایل خسیسان را به فریاد آورد
بار درد خویش را صائب اگر بیرون دهم
کوه و صحرا و بیابان را به فریاد آورد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.