هوش مصنوعی: این شعر با استفاده از تصاویر طبیعی و استعاره‌های زیبا، به توصیف عشق، زیبایی و احساسات عمیق انسانی می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند شبنم، گلستان، خورشید و دریا برای بیان حالات عاشقانه و روحی استفاده می‌کند. همچنین، به موضوعاتی مانند جوانی، فراموشی و مستی عشق اشاره دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا، مناسب سنین بالاتر است.

غزل شمارهٔ ۲۳۸۶

دیده چون تاب صفای آن بناگوش آورد؟
شبنمی چون خرمن گل را در آغوش آورد؟

در گلستانی که شمشاد تو آید در خرام
بهر سرو از طوق قمری حلقه گوش آورد

چشم ما بازیچه هر روی آتشناک نیست
دیگ در یارا مگر خورشید در جوش آورد

موج اگر گاهی به ساحل می کشاند خویش را
می کشد میدان که دریا را در آغوش آورد

غنچه تصویر از مستی گریبان پاره کرد
تا دل افسرده ما را که در جوش آورد

از گلاب صبح محشر هم نمی آید به هوش
هر که در آغوش یک شب آن برو دوش آورد

صائب از ما ذوق ایام جوانی را مپرس
کیست تا در خاطر آن خواب فراموش آورد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۸۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.