هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، حالات و احساسات عاشقانه را بیان می‌کند. شاعر از عشق، شور و اشتیاق، درد فراق و آرزوهای خود سخن می‌گوید و با اشاره به شخصیت‌های اساطیری و داستانی مانند رستم و یوسف، عمق احساسات خود را نشان می‌دهد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات اساطیری و ادبی نیاز به دانش پیشینه‌ای دارد که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شود.

غزل شمارهٔ ۲۳۸۷

زخمی عشق تو چون رو در بیابان آورد
لاله خونگرم خاکستر به دامان آورد

آسمان سست پی مرد شکوه عشق نیست
رخش می باید که رستم را به میدان آورد

سخت می ترسم که آخر نارساییهای شرم
تشنه ام بیرون از آن چاه زنخدان آورد

بسر سر بالین من هر شب خیال زلف او
دسته دسته سنبل خواب پریشان آورد

بوی پیراهن غباری از دل ما بر نداشت
جذبه ای خواهم که یوسف را به کنعان آورد

گریه ها در پرده دارد عیشهای بی گمان
خنده بی اختیار برق، باران آورد

عشق شورانگیز پیش از آسمان آمد پدید
میزبان اول نمکدان بر سر خوان آورد

اینقدر گوهر زدریای معانی برکنار
صائب از عشق سخن سنجان کاشان آورد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.