هوش مصنوعی: این متن شعری است که با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی را بیان می‌کند. شاعر از عناصر طبیعی و روزمره برای انتقال پیام‌های خود درباره تلاش، رنج، امید، و جستجوی حقیقت استفاده می‌کند. هر بیت به نوعی به چالش‌های زندگی و راه‌های غلبه بر آنها اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۳۹۱

از سر من مغز را سودا برون می آورد
زور این می پنبه از مینا برون می آورد

خرده از سنگین دلان نتوان به همواری گرفت
این شرر را آهن از خارا برون می آورد

کوچه زنجیر بن بست است در ظاهر، ولی
هر که رفت آنجا سر از صحرا برون می آورد

بر سبکباران بود موج خطر باد مراد
کف گلیم خویش از دریا برون می آورد

از تماشا دیده هر کس که بر عبرت بود
از حباب پوچ گوهرها برون می آورد

سر برآرد همچو سوزن از گریبان مسیح
رهروان را هر که خار از پا برون می آورد

از قضا نتوان به دست و پای کوشش شد خلاص
ماهیان را کی پر از دریا برون می آورد؟

خون ابر رحمت از لبهای خشک آید به جوش
باده را پیمانه از مینا برون می آورد

نامه شوق مرا هر کس گذارد در بغل
چون کبوتر بال و پر از پا برون می آورد

نیست صائب در زمین شور باران را اثر
از کدورت کی مرا صهبا برون می آورد؟
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳۹۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۳۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.