هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به موضوعاتی مانند عشق، رنج، صبر، تقدیر و زندگی می‌پردازد. شاعر از رنج‌های عشق و سکوت طولانی سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که گوهرهای درونش پس از سال‌ها صبر نمایان شده‌اند. همچنین، به مفاهیمی مانند فتنه، تقدیر، ناامیدی و توجه به درون اشاره دارد. در نهایت، شاعر به این نتیجه می‌رسد که دنیا فریبنده است و کسانی که بینا هستند، از ظواهر عالم چشم می‌پوشند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج، ناامیدی و تقدیر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۲۴۲۷

خط عیان شد تا بساط زلف او برچیده شد
فتنه ها بیدار گردد چون علم خوابیده شد

سالها دندان خاموشی فشردم بر جگر
تا دهانم چون صدف پر گوهر سنجیده شد

در دل عشاق بیم بازگشت حشر نیست
در بهشت افتاد هر تخمی که آتش دیده شد

ریخت چون دندان، امید زندگی بی حاصل است
می رسد بازی به آخر مهره چون برچیده شد

پنجه تدبیر از کارم سری بیرون نبرد
شانه را صدچاک دل زین زلف ماتم دیده شد

از سبکسیری، بساط زندگی چون گردباد
تا نفس را راست کردم چیده و برچیده شد

سازد اسباب توجه را فزون درماندگی
چار جانب قبله گردد قبله چون پوشیده شد

فتنه دنیا شدن صائب زکوته دیدگی است
چشم می پوشد زعالم هر که صاحب دیده شد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.