هوش مصنوعی: این متن شعری است که از احساسات عمیق و تجربیات عرفانی شاعر سخن می‌گوید. در آن، مفاهیمی مانند عشق، رنج، صبر، تقدیر، و جستجوی حقیقت به‌صورت استعاری بیان شده‌اند. شاعر از زبان تصاویر شعری مانند آتش، دریا، سنگ، و خورشید برای انتقال احساسات خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۲۴۲۸

بس که از سرگرمی فکرم نفس تفسیده شد
جوهر تیغ زبانم موی آتش دیده شد

از سبک سنگی چو کف با موج بودم همعنان
لنگر دریا شدم تا گوهرم سنجیده شد

نرم نتوانست کردن آن دل چون سنگ را
گرچه خط سرنوشتم محو از آب دیده شد

شوق تا نعل مرا در آتش سوزان گذاشت
خار صحرای ملامت موی آتش دیده شد

تا غبار خط به روی آتشین او نشست
چشمه خورشید تابان از نظر پوشیده شد

هست بر نقص بصیرت رغبت دنیا دلیل
چشم می پوشد زدنیا هر که صاحب دیده شد

می فزاید دستگاه طاعت از درماندگی
چار جانب قبله گردد قبله چون پوشیده شد

آه کز آتش عنانی مد عمرم چون شهاب
تا نفس را راست کردم چیده و برچیده شد

داشت چون سی پاره بی شیرازه جمعیت مرا
شد حواسم جمع تا صحبت زهم پاشیده شد

رفت جمعیت زدلها تا بریدی زلف را
می شود لشکر پریشان چون علم خوابیده شد

روی دل درماندگان را بیشتر باشد به حق
شش جهت محراب گردد قبله چون پوشیده شد

از غبار خط بجا آمد دل بیتاب من
خاک صائب توتیای چشم طوفان دیده شد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۲۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.