هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که از عناصر طبیعت مانند دریا، صحرا، آتش و آب برای بیان احساسات عمیق و جنون‌آمیز عشق استفاده می‌کند. شاعر از مفاهیمی مانند عیب‌جویی، رسوایی، و جنون برای توصیف حالات درونی خود بهره می‌برد. همچنین، اشاراتی به مفاهیم فلسفی و عرفانی مانند تأثیر اشک و آه بر دل‌های سنگین و تبدیل شدن خس به آتش نیز دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از عبارات مانند 'جنون' و 'رسوایی' نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح دارند.

غزل شمارهٔ ۲۵۱۴

پیش ابر نوبهاران چون صدف لب وا کند
شور غیرت زندگی را تلخ بر دریا کند

زود عالم را کند زنگار در چشمش سیاه
هر که چون آیینه عیب خلق را پیدا کند

می دهد داد سراسر، دشت پیمای جنون
گر غبار خاطرم را دامن صحرا کند

می کند تأثیر در دلهای سنگین اشک و آه
آب و آتش جای خود در سنگ و آهن وا کند

نیست میدان جنون ما جهان تنگ را
کشتی طوفانی ما رقص در دریا کند

شاهد آیینه رخساری درین بازار نیست
طوطی ما را مگر ذوق سخن گویا کند

سرو سرتاپا زطوق قمریان گشته است چشم
تا مگر نظاره آن قامت رعنا کند

لاله زاری شد به چشم من جهان از نور عشق
کیمیای شعله خس را آتشین سیما کند

با من رسوا چه سازد پرده سوزیهای حسن؟
ساده لوح آن کس که خواهد مشک را رسوا کند

شمع کافوری فروزد پیش راه جان من
چون به قصد کشتن من آستین بالا کند

گفتم از خط رحم او افزون شود، غافل که خط
جوهر دیگر فزون بر تیغ استغنا کند

تا نفس را راست سازد بلبل آتش زبان
کلک صائب می تواند صد غزل انشا کند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۱۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.