هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از ساقی می‌خواهد شراب بیاورد و جهان را از تاریکی نجات دهد. او به تأثیرات شگفت‌انگیز شراب اشاره می‌کند و از آن به عنوان وسیله‌ای برای زنده کردن مردگان و شکوفایی حقیقت یاد می‌کند. شاعر همچنین از تأثیرات شراب بر روح و روان سخن می‌گوید و از ساقی می‌خواهد که راه‌های درمان را بگشاید.
رده سنی: 18+ این متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به شراب و مستی ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۲۸۴۸

سَحَر است خیز ساقی بِکُن آنچه خویْ داری
سَرِ خُنْب بَرگُشای و بِرَسان شرابِ ناری

چه شود اگر زِعیسی، دو سه مُرده زنده گردد؟
خوش و شیرگیر گردد زِ کَفَت دو سه خُماری؟

قَدَحِ چو آفتابَت، چو به دور اَنْدَر آید
بِرَهَد جهانِ تیره، زِشب و زِشب شُماری

زِشرابِ چون عَقیقَت، شِکُفَد گُلِ حقیقت
که حَیاتِ مُرغِ زاریّ و بهارِ مَرغْزاری

بِدَهیم جانِ شیرین، به شرابِ خُسروانی
چو سَرِ خُمارِ ما را به کَفِ کَرَم بِخاری

که زِفِکْرَتِ دقیقه، خَلَلی‌ست در شَقیقه
تو رَوان کُن آبِ دَرمان، بِگُشا رَهِ مَجاری

همه آتشی تو مُطْلَق، بَرِ ما شُد این مُحَقَّق
که هزار دیگِ سَر را به تَفی به جوش آری

همه مُطربانْ خُروشان، همه از تو گشته جوشان
همه رَخْتِ خود فروشان، خوشَشان هَمی‌فَشاری
وزن: فعلات فاعلاتن فعلات فاعلاتن (رمل مثمن مشکول)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۴۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.