هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بیان مفاهیم عشق، رنج‌های آن، وصف طبیعت و ارتباط آن با حالات انسانی می‌پردازد. شاعر از عناصر طبیعی مانند نخل، سرو، بید مجنون، دریا و هامون برای توصیف احساسات استفاده کرده است. همچنین، به موضوعاتی مانند فقر، بی‌چارگی، اضطراب و شوق اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و بی‌چارگی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۲۵۶۴

گر چنین نشو و نما آن نخل موزون می کند
سرو را بار خجالت بید مجنون می کند

قرب و بعدی در میان عاشق و معشوق نیست
قطره سیر بحر در دامان هامون می کند

چاره ای گر هست درد عشق را، بیچارگی است
این گره را ناخن تدبیر افزون می کند

می تواند از دل ما خار غم بیرون کشید
هر که تیغ از پنجه خورشید بیرون می کند

وصل جای اضطراب شوق نتواند گرفت
سیل در آغوش دریا یاد هامون می کند

تاز زخم ما جدا شد خنجر او خون گریست
چون فتد ماهی به خشکی یاد جیحون می کند

نیست غیر از دست خالی پرده پوشی سرو را
بی سرانجامی چه با یاران موزون می کند!

می بری را خاطر آزاده ای باید چو سرو
تنگدستی بید را فی الحال مجنون می کند

چین ابرو عاشقان را می کند گستاختر
خضرکی ره را غلط از نعل وارون می کند؟

هر که می گوید به گردون از گرفتاری سخن
حلقه دیگر به زنجیر خود افزون می کند

اندکی دارد خبر از درد ارباب سخن
هر که صائب مصرعی چون سرو موزون می کند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۶۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.