هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، شاعر پرآوازه سبک هندی، با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، به بیان دردها و رنج‌های انسان و شور عشق می‌پردازد. شاعر از ناله‌های بلند، آتش درون، و نور امید سخن می‌گوید و به مسائلی مانند عشق، رنج، عبرت، و بی‌اختیاری در برابر سرنوشت اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات تاریخی نیاز به دانش ادبی و فرهنگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر کسب می‌شود.

غزل شمارهٔ ۲۵۸۳

خنده چون زان غنچه مستور می گردد بلند
از جگرگاه بدخشان شور می گردد بلند

دیگران را سرمه شب گرچه مهر خامشی است
ناله ما در شب دیجور می گردد بلند

دور گردان را به دریا رهنمایی می کند
دست ما گاهی اگر از دور می گردد بلند

بهر عبرت مردم آزاران عالم را بس است
آتشی کز خانه زنبور می گردد بلند

هست تا آیینه ای روشن درین عبرت سرا
از سر خاک سکندر نور می گردد بلند

عشق شورانگیز در هر جا نمک پاشی کند
از دل صد پاره ما شور می گردد بلند

اختیاری نیست در گفتار حق حلاج را
ناله زین پشت کمان بی زور می گردد بلند

کاسه چوبین گدارا ناله افسوس نیست
این صدا از کاسه فغفور می گردد بلند

شعله آواز بلبل می شود صائب خموش
ناله ما گر به این دستور می گردد بلند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۸۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.