هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بیان مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی می‌پردازد. در آن از ناتوانی انسان در درک حقایق عالم، خطرات غرور و جهل، ارزش قناعت، و آزادی در عشق سخن گفته شده است. همچنین، به مضامینی مانند رنج انسان‌های بی‌پناه و بی‌عدالتی‌های اجتماعی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم پیچیده‌ی عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و بی‌عدالتی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین یا نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۲۵۹۲

نقش پردازان میسر نیست تصویرش کنند
ساده لوح آنان که می خواهند تسخیرش کنند

چون شرر از سنگ آسان است بیرون آمدن
وای بر آن کس که از حیرت زمین گیرش کنند

غافلی از حال دل، ترسم که این ویرانه را
دیگران بی صاحب انگارند و تعمیرش کنند

بال اقبال هما را بهر دور انداختن
گر به دست اهل دل افتد پر تیرش کنند

نعمت الوان عالم را کند خون در جگر
هر فقیری کز قناعت چشم و دل سیرش کنند

رحم کن بر خود، زبان شکوه ما را ببند
می شود معزول هر عامل که تقریرش کنند

خط آزادی بود مشق جنون در ملک عشق
هر که عاقل می شود اینجا به زنجیرش کنند

کشتگان را ز خط تسلیم سر پیچیدن است
گر نگاه کج زبیتابی به شمشیرش کنند

کودکی کز جود بی بهره است در مهد زمین
خون خود را می خورد طفلی چو هم شیرش کنند

این جواب آن غزل صائب که می گوید ملک
بال جبریل ار به دست افتد پرتیرش کنند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.