هوش مصنوعی:
این متن به موضوعاتی مانند عرفان، ریاکاری، عزلت و فقر، و ناپایداری دنیا میپردازد. شاعر از سالکان خودنما، ارباب فقر، و ناپایداری زیباییهای دنیا سخن میگوید و هشدار میدهد که ظواهر فریبندهاند.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار است. همچنین، برخی از اشارات نیاز به دانش ادبی و اجتماعی دارد.
غزل شمارهٔ ۲۵۹۹
سالکان خودنما قطع بیابان می کنند
و اصلان چون آسمان در خویش جولان می کنند
گوشه عزلت گلستان است بر ارباب فقر
شیر مردان در قفس عیش نیستان می کنند
سنگ طفلان است باغ دلگشا دیوانه را
پسته ما را به زخم سنگ خندان می کنند
طاق ابرویی که من دیدم ازین سنگین دلان
قبله را در گوشه گیری طاق نسیان می کنند
قسمت ما سینه چاک و دل صدپاره است
از همان گلبن که مردم گل به دامان می کنند
جلوه رنگین ندارد عاقبت، هشیار باش
شهپر طاوس را آخر مگس ران می کنند
گر چنین صائب به شور آیند ارباب سخن
شور محشر را حصاری در نمکدان می کنند
و اصلان چون آسمان در خویش جولان می کنند
گوشه عزلت گلستان است بر ارباب فقر
شیر مردان در قفس عیش نیستان می کنند
سنگ طفلان است باغ دلگشا دیوانه را
پسته ما را به زخم سنگ خندان می کنند
طاق ابرویی که من دیدم ازین سنگین دلان
قبله را در گوشه گیری طاق نسیان می کنند
قسمت ما سینه چاک و دل صدپاره است
از همان گلبن که مردم گل به دامان می کنند
جلوه رنگین ندارد عاقبت، هشیار باش
شهپر طاوس را آخر مگس ران می کنند
گر چنین صائب به شور آیند ارباب سخن
شور محشر را حصاری در نمکدان می کنند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۹۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.