هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به موضوعاتی مانند عشق، رنج، تنهایی، جستجوی معنوی و رابطه بین انسان و جهان میپردازد. شاعر از استعارههای زیبایی مانند زندان تن، صحرا، دریا، سحاب و عشق استفاده کرده است تا احساسات عمیق انسانی را بیان کند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از استعارهها و اصطلاحات به دانش ادبی و تجربه زندگی بیشتری نیاز دارند.
غزل شمارهٔ ۲۶۱۰
بر دل بی آرزو زندان تن صحرا بود
چشمه سوزن به تار بی گره دریا بود
بر ندارد دانه در زیر زمین چشم از سحاب
خاکساران را نظر بر عالم بالا بود
خون همت را به جوش آرد لب خشک سؤال
دست بی ساغر و بال گردن مینا بود
تا زهمراهان بریدم و اصل منزل شدم
زور بر راه آورد چون راهرو تنها بود
خاک در چشمش اگر تقصیر در ریزش کند
هر که خرجش همچو ابر از کیسه دریا بود
شورش عشق است در فرهاد از مجنون زیاد
سیل در کهسار پرغوغاتر از صحرا بود
گرچه جوهر نیست در آیینه های صیقلی
راز عشق از جبهه روشندلان پیدا بود
سد راه جرأت عاشق شود صائب حجاب
عشق می گردد هوس چون حسن بی پروا بود
چشمه سوزن به تار بی گره دریا بود
بر ندارد دانه در زیر زمین چشم از سحاب
خاکساران را نظر بر عالم بالا بود
خون همت را به جوش آرد لب خشک سؤال
دست بی ساغر و بال گردن مینا بود
تا زهمراهان بریدم و اصل منزل شدم
زور بر راه آورد چون راهرو تنها بود
خاک در چشمش اگر تقصیر در ریزش کند
هر که خرجش همچو ابر از کیسه دریا بود
شورش عشق است در فرهاد از مجنون زیاد
سیل در کهسار پرغوغاتر از صحرا بود
گرچه جوهر نیست در آیینه های صیقلی
راز عشق از جبهه روشندلان پیدا بود
سد راه جرأت عاشق شود صائب حجاب
عشق می گردد هوس چون حسن بی پروا بود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۰۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.