هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که به مفاهیمی مانند عشق، رهایی از تعلقات دنیوی، روشنایی درون، و رسیدن به حقیقت از طریق تهی شدن از خود اشاره دارد. شاعر از عناصری مانند عیسی، ید بیضا، و عنقا برای بیان مفاهیم عمیق عرفانی استفاده کرده است.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای سنین پایینتر دشوار بوده و نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۲۶۱۱
دم زخواهش چون مصفا شد دم عیسی بود
دست چون شد از طمع کوته ید بیضا بود
هیچ روزن بی فروغ آفتاب فیض نیست
دیده سوزن به کار خویشتن بینا بود
در سواد شهر نتوان عشق را پوشیده داشت
پرده اسرار عاشق دامن صحرا بود
چشم ما از خاک عزلت می پذیرد روشنی
صیقل آیینه ما شهپر عنقا بود
هر که از خود شد تهی، پر شد زآب زندگی
از سبکباری کدو تاج سر دریا بود
مجلس آرایی به دستوری که باید کرده اند
نور آگاهی اگر در دیده بینا بود
مدعا از وصل، لب از بوسه شیرین کردن است
روز ماتم بهتر از عیدی که بی حلوا بود
پرتو شمع تجلی را نپوشد لاله زار
فکر صائب در میان فکرها پیدا بود
دست چون شد از طمع کوته ید بیضا بود
هیچ روزن بی فروغ آفتاب فیض نیست
دیده سوزن به کار خویشتن بینا بود
در سواد شهر نتوان عشق را پوشیده داشت
پرده اسرار عاشق دامن صحرا بود
چشم ما از خاک عزلت می پذیرد روشنی
صیقل آیینه ما شهپر عنقا بود
هر که از خود شد تهی، پر شد زآب زندگی
از سبکباری کدو تاج سر دریا بود
مجلس آرایی به دستوری که باید کرده اند
نور آگاهی اگر در دیده بینا بود
مدعا از وصل، لب از بوسه شیرین کردن است
روز ماتم بهتر از عیدی که بی حلوا بود
پرتو شمع تجلی را نپوشد لاله زار
فکر صائب در میان فکرها پیدا بود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۱۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.