هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به موضوعاتی مانند تقدیر، عرفان، خودشناسی، و وحدت وجود می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند رزق ازلی، گذر از دنیا، محو شدن در هستی، و اهمیت بینش درونی سخن می‌گوید. همچنین، به نقش عشق و پیوند دلها و تفاوت بین ظاهر و باطن اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار بوده و نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از ابیات نیاز به تفسیر دارند که ممکن است برای سنین پایین نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۲۶۱۲

رزق هر کس چون صدف از عالم بالا بود
فارغ از چین جبین موجه دریا بود

از دو عالم در گذشتم تا شدم فرد از جهان
زور بر راه آورد چون راهرو تنها بود

محو گردد نقش هستی دل چو گردد صیقلی
جوهر فولاد در آیینه ناپیدا بود

سرمه بیداری دزدست خواب پاسبان
می رود ایمان به غارت دل چو نابینا بود

گر فتد بینا و نابینا به چاهی از قضا
زان میان خجلت نصیب دیده بینا بود

نیست صدر و آستان در مجلس روشندلان
جای کف مانند عنبر بر سر دریا بود

از تبسم چون دهد پیوند دلها را به هم؟
آن که از چین جبین شیرازه دلها بود

گفتگوی طوطیان صائب سراسر قالبی است
هر که بی تعلیم می گوید سخن گویا بود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۱۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.