هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که به مفاهیمی مانند عشق، تمنا، مرگ، طبیعت و رنج‌های عشق می‌پردازد. شاعر از تصاویری مانند مجنون و لیلی، یوسف و زلیخا، و عناصر طبیعی مانند سنگ، آب و خار استفاده کرده است تا احساسات عمیق انسانی را بیان کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات تاریخی و ادبی نیاز به دانش پایه‌ای از ادبیات فارسی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۶۴۱

صورت شیرین اگر از لوح خارا می رود
از دل سنگین ما نقش تمنا می رود

می دود مجنون به زور عشق بر گرد جهان
آب دارد قوت از سرچشمه هر جا می رود

برنمی آید غرور حسن با تمکین عشق
یوسف از کنعان به سودای زلیخا می رود

عمر چون سیل و عدم دریا و ما خاروخسیم
در رکاب سیل، خار و خس به دریا می رود

مرگ را آلودگی کرده است بر ما ناگوار
نقره بی غش در آتش بی محابا می رود

از خیال بازگشت گلستان آسوده است
شبنمی کز جلوه خورشید از جا می رود

نیست صحبت را اثر در طینت آهن دلان
تیزی سوزن کی از قرب مسیحا می رود؟

در طریق عشق خار از پا کشیدن مشکل است
ریشه در دل می کند خاری که در پا می رود

در قیامت هم نمی یابد حریم سینه را
از خرام او دل هرکس که ازجا می رود

شرم مجنون شوخی از چشم غزالان برده است
بی نگهبان محمل لیلی به صحرا می رود

می رود داغ کلف صائب اگر از روی ماه
فکر خال و خط او هم از دل ما می رود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۴۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.