هوش مصنوعی: این شعر با تصاویر پراحساس و خشن، از درد، عشق، دیوانگی و مرگ سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از استعاره‌های خون، تیغ، بیابان و گل، حالتی از رنج و شوریدگی را به تصویر می‌کشد. در عین حال، اشاراتی به امید و شیرینی نیز وجود دارد، اما غالب فضای شعر، غم‌انگیز و پرتنش است.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی، تصاویر خشن (مانند خون و تیغ) و مفاهیم پیچیده عرفانی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، فضای سنگین و احساسی شعر برای نوجوانان کم‌سن‌وسال مناسب نیست.

غزل شمارهٔ ۲۶۵۰

دل ز بی برگی جگردارانه در خون می رود
تیغ از عریان تنی مردانه در خون می رود

گردبادش جلوه فواره خون می کند
در بیابانی که این دیوانه در خون می رود

می شود اسباب راحت مایه آزار من
خوابم از رنگینی افسانه در خون می رود

طالع خوش قسمتی دارم که در بزم بهشت
گر به کوثر می زنم پیمانه در خون می رود

می کند دیوانه در سنگ ملامت سیر گل
در بر و آغوش گل، فرزانه در خون می رود

می شود شیرین به امید گهر دریای تلخ
جان به ذوق صحبت جانانه در خون می رود

بس که زلف اوست از دلهای خونین مایه دار
باد در خون می نشیند، شانه در خون می رود

از رعونت می شود خون هواجویان هدر
شاخ گل از جلوه مستانه در خون می رود

همچو داغ لاله مادر خون حصاری گشته ایم
هر که می آید به این ویرانه در خون می رود

می کند از سایه آن جامه گلگون احتراز
گرچه از جرأت دل دیوانه در خون می رود

تازه می گردد چو داغ لاله صائب داغ من
هر که را بینم جگردارانه در خون می رود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.