هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و فلسفی به موضوعاتی مانند عشق، تمنا، صبر، و ناپایداری زندگی می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، احساسات و تجربیات انسانی را بیان می‌کند. او به ناتوانی انسان در کنترل عشق و تمنا اشاره می‌کند و تأکید می‌کند که برخی از احساسات و حالات درونی هرگز کاهش نمی‌یابند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۶۷۰

کی به وصل از سینه عاشق تمنا کم شود؟
نیست ممکن تشنگی از آب دریا کم شود

دامن صحرا نبرد ازخاطر مجنون غبار
این نه آن گرد است کز دامان صحرا کم شود

می کند شور محبت را خموشی مایه دار
چون سر خم باز باشد جوش صهبا کم شود

گریه روغن کشتن آتش بود صورت پذیر
ممکن است از روغن بادام سودا کم شود

از دورویان در جهان آثار یکرنگی نماند
کاش زین گلزار این گلهای رعنا کم شود

گرچه در سنگ ملامت چون شرر گردد نهان
از سر دیوانه هیهات است سودا کم شود

نیست ممکن پختگی تحصیل کردن در وطن
خامی عنبر کجا از جوش دریا کم شود؟

با نفس نتوان غبار از سینه آیینه برد
عشق دردی نیست کز تدبیر عیسی کم شود

دیده آیینه را در خواب کردن مشکل است
خیره چشمان را کجا ذوق تماشا کم شود؟

رشته طول امل را حرص می سازد دراز
حرص هیهات است از پیران دنیا کم شود

برق اگر درهم نوردد صائب این گلزار را
نیست ممکن خاری از باغ تمنا کم شود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۶۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.