هوش مصنوعی: این شعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، به موضوعاتی مانند عشق، زیبایی، طبیعت، دنیاگریزی، و حکمت زندگی می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند غنچه، چشم‌های شوخ، کوهکن، و گل برای بیان مفاهیم عمیق استفاده می‌کند و بر اهمیت دوری از حرص دنیا و درک رازهای عشق تأکید دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۲۶۸۸

آن لب رنگین سخن بی خواست گویا می شود
غنچه چون افتاد بازیگوش خود وا می شود

حسن بالادست را مشاطه ای در کار نیست
چشمهای شوخ بی تعلیم گویا می شود

کوهکن در بیستون چون تیشه سر بالا نکرد
کار چون شیرین فتد خودکار فرما می شود

نیست از ما راه چندان تا جهان اتحاد
شست چون گرد ره از خود سیل دریا می شود

روز بازار زرقلب است شبهای سیاه
بیشتر دلهای غافل خرج دنیا می شود

در جوانی حرص دنیا از دل خود دور کن
ورنه از قد دو تا این غم دو بالا می شود

مهر خاموشی نمی گردد حجاب راز عشق
بوی گل در زیر چندین پرده رسوا می شود

می کشد قامت به آن نسبت نوای بلبلان
شاخ گل در بوستان چندان که رعنا می شود

می تواند عشرت روی زمین در پرده کرد
هر که را داغ از درون چون لاله پیدا می شود

برنمی دارد نظر صائب ز پشت پای خود
هر که چون نرگس درین گلزار بینا می شود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.