هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی به بیان احساسات عمیق و دردهای عاشقانه می‌پردازد. شاعر از ناله‌های شبانه، شورش دیوانه‌وار، زخم‌های تیغ تیز، و شکایت عاشقان سخن می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به نقش دایه و محبت او دارد و در پایان، خنده‌ای بی‌تدبیر را توصیف می‌کند که مانند گلی در آتش خجلت می‌سوزد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی نیاز دارد. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۲۷۴۱

راز ما را ناله شبگیر بیرون می دهد
شورش دیوانه را زنجیر بیرون می دهد

نیست از سنگین دلیها گر نگریم در وداع
زخم تیغ تیز خون را دیر بیرون می دهد

شکر می گردد شکایت بر زبان عاشقان
می خورد خون، جوهر این شمشیر بیرون می دهد

دایه هر خونی که از بدخویی طفلان خورد
از محبت در لباس شیر بیرون می دهد

می شود صائب چو گل از آتش خجلت کباب
خنده را هرکس که بی تدبیر بیرون می دهد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۴۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.