هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و جذابیت معشوق سخن می‌گوید و از او می‌خواهد که به سوی عشق و معنویت حرکت کند. شاعر از معشوق می‌خواهد که به جای پراکنده شدن مانند پشه، به سوی عشق و معنویت پرواز کند. همچنین، شاعر از شمس تبریز یاد می‌کند و از نگاه شیرین او سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعر کلاسیک فارسی ممکن است برای سنین پایین‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل شمارهٔ ۲۸۷۴

سَحَری کرد نِدایی عَجَب، آن رَشکِ پَری
که گُریزید زِخود در چَمَنِ بی‌خَبَری

رو به دل کردم و گفتم که زِهی مُژدهٔ خوش
که دَهَد خاکِ دُژَم را صِفَتِ جانوری

همه اَرْواحِ مُقَدَّس چو تو را مُنْتَظرند
تو چرا جان نَشَویّ و سویِ جانان نَپَری؟

در مَقامی که چُنان ماهْ تو را جِلْوه کُند
کُفر باشد که ازین سو و ازان سو نِگَری

گَر تو چون پَشّه به هر باد، پَراکَنده شَوی
پَس نَشایَد که تو خود را زِ هُمایانْ شُمَری

بِمَتَرسان دلِ خود را تو به تَهدیدِ خَسان
که نَشایَد که خَسان را به یکی خَسْ بِخَری

حیله می‌کرد دِلَم، تا زِغَمَش سَر بِبَرد
گفتم ای اَبْلَه اگر سَر بِبَری سِر نَبَری

شَمسِ تبریز خیالَت سویِ من کَژْ نِگَریست
رفتم از دست و بِگُفتم که چه شیرین نَظَری؟
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۷۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۷۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.