هوش مصنوعی:
این متن شعری است که با استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده، به انتقاد از رفتارها و نیتهای نادرست و شیطانی میپردازد. شاعر از ابلیس به عنوان نماد فساد و گمراهی استفاده میکند و رفتارهای انسانی را به اعمال شیطانی تشبیه میکند. در این شعر، مفاهیمی مانند کفر، ایمان، فریب، و فساد اخلاقی مورد بررسی قرار میگیرند.
رده سنی:
18+
این متن دارای مفاهیم پیچیده و استعارههای عمیق است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آگاهی از مفاهیم اخلاقی و دینی دارد. همچنین، برخی از مضامین ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامناسب یا دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۲۸۷۹
نَنگِ هر قافله در ششدَرِهٔ اِبْلیسی
تو به هر نیَّتِ خود مَسخرهٔ اِبْلیسی
از برایِ عَلَفِ دیو، تو قُربانِ تَنی
بُزِ دیوی تو مَگَر، یا بَرِهٔ اِبْلیسی؟
سَره مَردا چه پَشیمان شُدهیی؟ گَردن نِهْ
که دَرین خوردنِ سیلی، سَرهٔ اِبْلیسی
شَلْغَمِ پُخته تو امید بِبُر زان تَره زار
زان کِه در خِدمَتِ نان، چون تَرهٔ اِبْلیسی
نان بِبینی تو و حیزانه دَراُفتی در رو
عاشقِ نُطفهٔ دیو و نَرهٔ اِبْلیسی
نیَّتِ روزه کُنی، توبْره گوید کِی خَر
سَر فُرو کُن، خَرِ با توبرهٔ اِبْلیسی
از حقیقت خَبَرت نیست، که چون خواهد بود
تو بِدان عِلْم و هُنر، قَوْصَرهٔ اِبْلیسی
در غَمِ فَربَهیِ گوشْت، تو لاغَر گشتی
ناله بَرداشته چون حَنْجرهٔ اِبْلیسی
کُفر و ایمانِ چه؟ میخور چو سگان، قَی میکُن
زان کِه تو مُؤمنه و کافَرهٔ اِبْلیسی
تا دَمِ مرگ و دَمِ غَرغَره چون سِرکهٔ بَد
تُرُش و گَنده تو چون غَرغَرهٔ اِبْلیسی
گِردِ آن دایرهٔ گِرده و خوانْ پَر چو مگس
تا قیامَت تو که از دایرهٔ اِبْلیسی
تو به هر نیَّتِ خود مَسخرهٔ اِبْلیسی
از برایِ عَلَفِ دیو، تو قُربانِ تَنی
بُزِ دیوی تو مَگَر، یا بَرِهٔ اِبْلیسی؟
سَره مَردا چه پَشیمان شُدهیی؟ گَردن نِهْ
که دَرین خوردنِ سیلی، سَرهٔ اِبْلیسی
شَلْغَمِ پُخته تو امید بِبُر زان تَره زار
زان کِه در خِدمَتِ نان، چون تَرهٔ اِبْلیسی
نان بِبینی تو و حیزانه دَراُفتی در رو
عاشقِ نُطفهٔ دیو و نَرهٔ اِبْلیسی
نیَّتِ روزه کُنی، توبْره گوید کِی خَر
سَر فُرو کُن، خَرِ با توبرهٔ اِبْلیسی
از حقیقت خَبَرت نیست، که چون خواهد بود
تو بِدان عِلْم و هُنر، قَوْصَرهٔ اِبْلیسی
در غَمِ فَربَهیِ گوشْت، تو لاغَر گشتی
ناله بَرداشته چون حَنْجرهٔ اِبْلیسی
کُفر و ایمانِ چه؟ میخور چو سگان، قَی میکُن
زان کِه تو مُؤمنه و کافَرهٔ اِبْلیسی
تا دَمِ مرگ و دَمِ غَرغَره چون سِرکهٔ بَد
تُرُش و گَنده تو چون غَرغَرهٔ اِبْلیسی
گِردِ آن دایرهٔ گِرده و خوانْ پَر چو مگس
تا قیامَت تو که از دایرهٔ اِبْلیسی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.