هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه است که به بیان احساسات و دردهای عاشق در برابر بیاعتنایی معشوق میپردازد. شاعر از جور یار دیرین، بیپروایی معشوق به اشکهایش، و سنگدلی سپهر در برابر آههایش سخن میگوید. همچنین، به ناتوانی عاشق در فراموشی معشوق و تسلیم در برابر قضای الهی اشاره میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسال قابل درک نباشد.
غزل شمارهٔ ۲۸۷۲
دل عاشق به جور از یار دیرین برنمی گردد
که در سفتن زآب و رنگ خود گوهر نمی گردد
مکن پهلو تهی از ما که خورشید بلند اختر
به ماه نو اگر پهلو دهد لاغر نمی گردد
چه پروا دارد آن مغرور از طوفان اشک ما؟
زدریا دامن خورشید تابان تر نمی گردد
چه داند عاشق حیران عیار حسن جانان را؟
نگاه از چشم قربانی به مژگان برنمی گردد
سپهر سنگدل آسوده است از دود آه ما
که آب از دود گرد دیده مجمر نمی گردد
قضای آسمانی می کند اجرای حکم خود
برات خط به شمشیر تغافل برنمی گردد
رقیب از بزم وصل ا مرا بیهوده می راند
سپند شوخ بار خاطر مجمر نمی گردد
زفکر آن لب میگون نمی آیم برون صائب
به گرد خاطر مخمور جز ساغر نمی گردد
که در سفتن زآب و رنگ خود گوهر نمی گردد
مکن پهلو تهی از ما که خورشید بلند اختر
به ماه نو اگر پهلو دهد لاغر نمی گردد
چه پروا دارد آن مغرور از طوفان اشک ما؟
زدریا دامن خورشید تابان تر نمی گردد
چه داند عاشق حیران عیار حسن جانان را؟
نگاه از چشم قربانی به مژگان برنمی گردد
سپهر سنگدل آسوده است از دود آه ما
که آب از دود گرد دیده مجمر نمی گردد
قضای آسمانی می کند اجرای حکم خود
برات خط به شمشیر تغافل برنمی گردد
رقیب از بزم وصل ا مرا بیهوده می راند
سپند شوخ بار خاطر مجمر نمی گردد
زفکر آن لب میگون نمی آیم برون صائب
به گرد خاطر مخمور جز ساغر نمی گردد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.