هوش مصنوعی: این شعر از زبان عاشقی بیان می‌شود که در ستایش معشوق خود سخن می‌گوید. او از لطف و زیبایی معشوق می‌گوید و خود را آینه‌ای می‌داند که زیبایی معشوق را بازتاب می‌دهد. شاعر همچنین به ناتوانی خود در برابر جذابیت معشوق اشاره می‌کند و از تلاش‌های بی‌ثمر خود برای بیان احساساتش سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و استعاره‌های ادبی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۸۸۷

بِدِه ای کَفِّ تو را قاعده لُطْف اَفْزایی
کَفِ دریا چه کُند خواجه به جُز دریایی؟

چون تو خواهی که شِکَرخایی، غَلَط اندازی
زِپِیِ خشمِ رَهی، ساعِد و کَفْ می‌خایی

صَنَما مَغْلَطه بُگْذار و مگو تا فردا
چون تویی پایِ عَلَم نَقْدْ کِه را می‌پایی

تُرُشم گفتی و پیشِ شِکَرِ بی‌حَدِ تو
عَسَل و قَند چه دارند به جُز سِرکایی؟

گرچه من روتُرُشَم، لیک خُمِ سِرکه نِیَم
وَرْچه هر جا بِرَوَم، لیک نِیَم هرجایی

گَر تو خوبیّ و مَنَم آیِنِهٔ رویِ خوشَت
پیشِ رو دار مرا چون که جهانْ آرایی

نی غَلَط گفتم، سَرمَست بُدَم، زَفت زَدَم
کِی بُوَد آیِنِه را با رُخِ تو گُنجایی؟

نو فُسونی‌ست مرا سَخت عَجَب، پیش تَرآ
تا به گوشِ تو فرو خوانم، ای بینایی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.