هوش مصنوعی: شاعر در این متن از توانایی‌های خود در مواجهه با جهان سخن می‌گوید، اما موانع اخلاقی و درونی مانند مروت، ترس و عشق او را از انجام برخی اقدامات بازمی‌دارد. او همچنین به عزم راسخ و آزادی اشاره می‌کند که در صورت وجود، می‌تواند به اوج برسد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات مانند عشق و آزادی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۲۹۹۳

اگرچه خاکسارم بر جهان پا می توانم زد
کف خاکی همان در چشم دنیا می توانم زد

مروت نیست در غربت فکندن سنگ طفلان را
وگرنه خیمه چون مجنون به حصار می توانم زد

زفکر زاد عقبی پایم از گل برنمی آید
وگرنه پشت پا آسان به دنیا می توانم زد

اگر چون صبح باشد عزم صادق در بساط من
به قلب چرخ چون خورشید تنها می توانم زد

دلم چون برگ بید از آب زیر کاه می لرزد
وگرنه سینه چون کشتی به دریا می توانم زد

اگر سودا مرا چون گردباد از خاک بردارد
سراسرها درین دامان صحرا می توانم زد

به آزادی نمی سازد دل عاشق گرفتاران
زدام زلف، صائب ورنه سروا می توانم زد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۹۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.