هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی بیانگر ناکامیها و ناسازگاریهای عاطفی و اجتماعی است. شاعر از ناتوانی در هماهنگی بین احساسات و واقعیتها، ناسازگاری عشق و ظواهر، و تلخیهای زندگی سخن میگوید. همچنین، به مفاهیمی مانند فریب، صداقت، و جستجوی معنا در زندگی اشاره دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و ناسازگاریهای عاطفی ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
غزل شمارهٔ ۳۰۱۶
سرشک گرم با مژگان و چشم تر نمی سازد
شراب تند ما با شیشه و ساغر نمی سازد
نمی دانم به خونریز که شد آلوده مژگانش
که شوق زخم، خون را در جگر نشتر نمی سازد
به روی مهر، صبح از ساده لوحی پرده می پوشد
نمی داند که حسن شوخ با چادر نمی سازد
نگردد سایه بال هما دام فریب ما
سر خورشید عالمسوز با افسر نمی سازد
درین دریا کسی از صدق دستی برنمی دارد
که دل را چون صدف گنجینه گوهر نمی سازد
ندارد خنده ای در چاشنی حسن گلو سوزش
که شهد زندگی را تلخ بر شکر نمی سازد
وصال شعله جانسوز در مدنظر دارد
عبث پهلوی خود را بوریا لاغر نمی سازد
چنان افتادم از طاق دل همصحبتان صائب
که وقت رفتنم آیینه چشمی تر نمی سازد
شراب تند ما با شیشه و ساغر نمی سازد
نمی دانم به خونریز که شد آلوده مژگانش
که شوق زخم، خون را در جگر نشتر نمی سازد
به روی مهر، صبح از ساده لوحی پرده می پوشد
نمی داند که حسن شوخ با چادر نمی سازد
نگردد سایه بال هما دام فریب ما
سر خورشید عالمسوز با افسر نمی سازد
درین دریا کسی از صدق دستی برنمی دارد
که دل را چون صدف گنجینه گوهر نمی سازد
ندارد خنده ای در چاشنی حسن گلو سوزش
که شهد زندگی را تلخ بر شکر نمی سازد
وصال شعله جانسوز در مدنظر دارد
عبث پهلوی خود را بوریا لاغر نمی سازد
چنان افتادم از طاق دل همصحبتان صائب
که وقت رفتنم آیینه چشمی تر نمی سازد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۱۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.