هوش مصنوعی: این متن شعری است که از درد و رنج درونی سخن می‌گوید و به تضاد بین ظاهر و باطن اشاره دارد. شاعر از سیاهی و تاریکی در وجود انسان و طبیعت صحبت می‌کند و به ناتوانی در پاک کردن زنگار باطن از طریق صفای ظاهر اشاره می‌نماید. همچنین، به تأثیرات منفی دشمنان و راه‌حل‌های ممکن برای مقابله با آن‌ها می‌پردازد. در پایان، شاعر به امیدواری و رویش جدید اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد درونی و تضاد ظاهر و باطن ممکن است برای سنین پایین‌تر سنگین و نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۳۰۲۸

مرا صد آه یکبار از دل صد چاک می خیزد
به قدر شق سیاهی از زبان خامه می ریزد

صفای ظاهر از دل کی زداید زنگ باطن را؟
همان دود از نهاد شمع کافوری سیه خیزد

به تردستی زبان خصم را کوتاه کن از خود
که خار تر به دامن راهرو را کمتر آویزد

سیاهی کی برد رخت سفید از طینت زاهد؟
همان دود از نهاد شمع کافوری سیه خیزد

نظر بر صبح دارد گریه شبخیز من صائب
که انجم تخم خود را در زمین پاک می ریزد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۲۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.