هوش مصنوعی: متن دعوت‌نامه‌ای شاعرانه است که از یار می‌خواهد لحظه‌ای به خانه بیاید و جان تازه بخشد. شاعر از نور عشق و روشنایی سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که این نور از قونیه تا سمرقند و بخارا بتابد و شب را به روز تبدیل کند. او همچنین به قدرت عشق اشاره می‌کند که می‌تواند حتی از سنگ سخت، آب جاری کند و ملک‌دل را دگرگون سازد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند نور عشق و دگرگونی‌های درونی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۲۹۰۵

اَنْدَرآ در خانه یارا ساعتی
تازه کُن این جانِ ما را ساعتی

این حَریفان را بِخَندانْ لحظه‌یی
مَجْلِسِ ما را بیارا ساعتی

تا بِبینَد آسْمان در نیم شب
آفتابِ آشکارا ساعتی

تا زِ قونیّه بِتابَد نورِ عشق
تا سَمَرقَند و بُخارا ساعتی

روز کُن شب را به یک دَم هَمچو صُبح
بی‌درنگ و بی‌مُدارا ساعتی

تا زِ سینه بَرزَنَد آن آفتاب
هَمچو آب از سنگِ خارا ساعتی

تا زِ دارُالْمُلْکِ دل بَرهَم زَنَد
مُلْکِ نوشِروان و دارا ساعتی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.