هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی به موضوعات عشق، رنج‌های عاشقی، دوری از معشوق، و صبر و قناعت در زندگی می‌پردازد. شاعر از دردهای عشق و غربت سخن می‌گوید و بر اهمیت ساده‌زیستی و دوری از طمع تأکید دارد. همچنین، به ناکامی‌ها و وعده‌های بی‌سرانجام اشاره می‌کند و در نهایت، توصیه می‌کند که مانند زنبور عسل، از زندگی به اندازه‌ی نیاز بهره ببریم.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج غربت و ناکامی در عشق نیاز به تجربه‌ی زندگی دارند تا به خوبی درک شوند.

غزل شمارهٔ ۳۰۹۹

در آغاز محبت خاطر عاشق غمین باشد
که تا در جوش باشد دردمی بالانشین باشد

ترا کامروز دستی هست بگشا عقده ای از دل
که دست ما زکوتاهی گره در آستین باشد

سلامت گر طمع داری به دشت ساده لوحی رو
که سنگ و چاه دایم پیش راه دوربین باشد

نبیند رنج غربت هر که دارد وسعت مشرب
زخلق خوش همیشه نافه در صحرای چین باشد

به چندین نامه دادی وعده و آخر به پیغامی
نکردی یاد مشتاقان، چنین باشد، چنین باشد!

اسیر عشق در فردوس روز خوش نمی بیند
همیشه خون خورد صیدی که شیرش در کمین باشد

درین بستان به کم خوردن برآور خویش را صائب
که چون زنبور دایم خانه ات پرانگبین باشد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۹۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.