هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی به موضوعاتی مانند عشق، شوق دیدار، رنج‌های روحی، و امید به بهبودی می‌پردازد. شاعر از تشبیهات زیبا و استعاره‌های عمیق برای بیان احساسات خود استفاده کرده است، مانند مقایسه عشق با سودا، نور خورشید با امید، و سختی‌ها با خار.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۳۱۸۷

به مهر و مه کجا از مغز ما سودا برون آید؟
می روشن مگر از مشرق مینا برون آید

به چشم تنگ، سوزن رشته را هموار می سازد
سخن باریک گردد تا از ان لبها برون آید

چسان دزدیده بینم روی او، کز شوق دیدارش
شرر ازخانه دربسته خارا برون آید

زغمخواران مگر غم دست بردارد زدل، ورنه
به پای خویش هیهات است خار از پا برون آید

تو از زنگ علایق سینه خود را مصفا کن
که چون شد صبح، خورشید جهان آرا برون آید

غباری نیست بر خاطر زغربت جان روشن را
که بینا می شود گوهر چو از دریا برون آید

نمی باشد ملالت جغد را از خانه ویران
حریصان را کجا از دل غم دنیا برون آید؟

ندارد حاصلی جز تیره روزی پرتو منت
که ماه از شرم نور عاریت شبها برون آید

لب میگون او هم می شود شیرین سخن صائب
رگ تلخی اگر از گوهر صهبا برون آید
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.