هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، شاعر پرآوازه سبک هندی، سرشار از مضامین عرفانی، عاشقانه و فلسفی است. شاعر با زبانی نمادین و تصاویر بدیع، از عشق، درد فراق، تقدیر، ناامیدی و امید سخن می‌گوید. او از شمشیر و زنجیر به عنوان نمادهای درد و رنج یاد می‌کند و از مستی توحید و شنیدن صدای تقدیر می‌سراید. همچنین، به موضوعاتی مانند پیری، حق‌بینی، غم روزی و ... اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر، درک کامل آن را برای مخاطبان جوان‌تر دشوار می‌سازد. همچنین، برخی از تصاویر و نمادهای به کار رفته در شعر ممکن است برای کودکان و نوجوانان قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۳۱۹۸

به قتل من چنان بیتاب آن شمشیر می آید
که از جوهر به گوشم ناله زنجیر می آید

زتوحید آنچنان مستم که از هر جنبش خاری
به گوش من صدای خامه تقدیر می آید

اگرنه پیچ و تاب درد کوته سازد این ره را
چه از ایوار می خیزد، چه از شبگیر می آید؟

به چشم کم مبین در قامت خم گشته پیران
کز این پشت کمان کار دم شمشیر می آید

نپردازد به سیر باغ جنت، دیده حق بین
که مهمان از سر خوان کریمان سیر می آید

نباشد حسن از حال گرفتاران خود غافل
که از خلخال لیلی ناله زنجیر می آید

چه صورت دارد از بیهوده گردی منع من کردن؟
که عکس من برون زآیینه تصویر می آید

نشد باز از دم گرم بهاران عقده از کارم
چه کار از بر گریز ناخن تدبیر می آید؟

به حیرانی توان شد کامیاب از چهره خوبان
که حفظ صورت از آیینه تصویر می آید

نگردد تیرباران ملامت سنگ راه من
نیستان کی برون از عهده این شیر می آید

مدان از سخت جانی گر نمردم در فراق تو
که جان از ناتوانی بر لب من دیر می آید

زکویش چون برون آیم، که سیلاب سبک جولان
به دشواری برون زان خاک دامنگیر می آید

غم روزی مخور صائب اگر از سیر چشمانی
که نعمت در رکاب چشمهای سیر می آید
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۹۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.