هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های عمیق، به موضوعاتی مانند عشق، رنج، ملامت، و جستجوی معنویت می‌پردازد. شاعر از شراب، پری، شب، و دیگر عناصر نمادین برای بیان احساسات درونی خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۳۱۹۹

به آیین تمام از خم شراب صاف می آید
عجب فوج پریزادی زکوه قاف می آید!

اگر از پرده شب ظلمت غفلت هوا گیرد
زخط هم آن ستمگر بر سر انصاف می آید

مخور بر دل مرا تا برخوری از فکر رنگینم
که از مینای بر هم خورده می ناصاف می آید

اگر آب حیات معنیم ریزند در ساغر
به چشم وحشتم موج سراب لاف می آید

تراوش می کند خونین دلی از مهر خاموشی
که آهوی ختن را بوی مشک از ناف می آید

پرد از چهره رنگ بوالهوس از دیدن عاشق
زرمغشوش لرزان در کف صراف می آید

مرا دارد تماشای تو از گلزار مستغنی
کجا در دیده اهل بهشت اعراف می آید؟

به این آتش زبانی عاجزم در شکر بیدادش
دل من کی برون از عهده الطاف می آید؟

زسنگ خاره دارم چار بالش چون شرر صائب
زبس سنگ ملامت بر من از اطراف می آید
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۹۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۲۰۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.