هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از معشوق خود با تشبیهات زیبا و استعارات غنی یاد میکند. او از زیباییهای معشوق، مانند چشمهای مست کننده و موهای مجعدش سخن میگوید و آرزو میکند که در سایهی او آرامش یابد. همچنین، شاعر از تأثیرات عشق و زیبایی معشوق بر خود و دیگران صحبت میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارات و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
غزل شمارهٔ ۲۹۲۱
ساقی این جا هست ای مولا، بلی
رَه دَهَد ما را بر آن بالا، بلی
پیشِ آن لبهایِ آری گویِ او
بَنده گَردد شِکَّر و حَلْوا، بلی
هست چَشمَش قُلْزُم مَستی، نَعَم
هست جَعْدَش مایهٔ سودا، بلی
این همه بُگْذشت،آن سَروِ سَهی
خوش بَرآیَد هَمچو گُل با ما، بلی
چون بِخُسبَم زیرِ سایهیْ نَخْلِ او
من شَوَم شیرین تَر از خُرما، بلی
هم عَسَس، هم دُزد ای جان هر شبی
سیم دُزدَد زان قَمَرسیما، بلی
چون بَرآیَد آفتابِ رویِ او
دُزد گَردد عاجز و رُسوا، بلی
ناشْتاب آن کَس که او حَلْوا خورَد
در دِماغِ او کُند صَفرا، بلی
بس کُن آن کَس کو سِری پنهان کُند
رویَد از سِر گُلْشَنِ اَخْفی، بلی
رَه دَهَد ما را بر آن بالا، بلی
پیشِ آن لبهایِ آری گویِ او
بَنده گَردد شِکَّر و حَلْوا، بلی
هست چَشمَش قُلْزُم مَستی، نَعَم
هست جَعْدَش مایهٔ سودا، بلی
این همه بُگْذشت،آن سَروِ سَهی
خوش بَرآیَد هَمچو گُل با ما، بلی
چون بِخُسبَم زیرِ سایهیْ نَخْلِ او
من شَوَم شیرین تَر از خُرما، بلی
هم عَسَس، هم دُزد ای جان هر شبی
سیم دُزدَد زان قَمَرسیما، بلی
چون بَرآیَد آفتابِ رویِ او
دُزد گَردد عاجز و رُسوا، بلی
ناشْتاب آن کَس که او حَلْوا خورَد
در دِماغِ او کُند صَفرا، بلی
بس کُن آن کَس کو سِری پنهان کُند
رویَد از سِر گُلْشَنِ اَخْفی، بلی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۲۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.