هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به موضوعاتی مانند تسلیم در برابر تقدیر، پریشانی دل، امید به گشایش، و تأثیر نوازش بر آرامش دل می‌پردازد. شاعر از استعاره‌های زیبایی مانند گل، غنچه، تیغ، و دریا استفاده کرده تا مفاهیم عمیق عرفانی و انسانی را بیان کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سال دشوار بوده و نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری دارد.

غزل شمارهٔ ۳۲۶۹

سر شوریده ز تسلیم به سامان گردد
دل پریشان نشود دیده چو حیران گردد

از پریشانی دل خانه تن زندان است
غنچه شو تا نفس تنگ گلستان گردد

از گشایش نبود بهره تهی مغزان را
پسته پوچ محال است که خندان گردد

چه کشی تیغ به رخساره گلرنگ، که خط
کافری نیست که از تیغ مسلمان گردد

قمری از سرو به زنهار برآرد انگشت
در ریاضی که نهال تو خرامان گردد

در کف آه بود بست و گشاد دل من
ابر از باد شود جمع و پریشان گردد

نرسد شهر به داد دل مجروح، مرا
خوش نمک زخم من از شور بیابان گردد

دل تسلی شود از دست نوازش صائب
بحر ساکن اگر از پنجه مرجان گردد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۲۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۲۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.